قصه تلخ خون دادن  و  چند پرسش!!؟؟


یزدفردا :وارده یک فردائی منصف :
قصه چند شب پیش 20 و 30 در به تصویر کشیدن ساختگی بودن اهدای خون توسط مدیر انتقال خون استان یزد در صدر خبرها آمده بود   و البته بسیار دردناک‌تر؛ یک مدیر بخت برگشته‌ای که از قرار معلوم برای خون دادن آماده می‌شده، با خبرنگار صدا و سیما هماهنگی می‌کند و برای ترغیب مردم به خون دادن، جلوی دوربین قرار می‌گیرد؛ اما متأسفانه، خبرنگار امانت‌داری نمی‌کند، با خنده صمیمی مدیرکل به او نزدیک می‌شود و تصنعی بودن خون دهی را در همه رسانه‌های دنیا به تصویر می‌کشد.
من نه از نیت مدیر کل خبر دارم و نه از نیت خبرنگار رسانه ملی، اما چند پرسش را مطرح می‌کنم و پاسخ آن را به تحلیل ذهن دقیق و باریک بین مخاطبان این نوشتار وامی‌گذارم:
  •  خون دهی از نظر پزشکی برای شخص اهدا کننده، سودمند است. اینکه آن مدیر کل خودش این منفعت را چشم‌پوشی کرده و به دلیل نداشتن وقت یا نداشتن موقعیت و هر دلیل دیگر حاضر شده در جلوی دوربین تبلیغ خودن دهی کند، آیا جرم است؟
  •  اگر چنین است، صدها بازیگر و غیر بازیگر هر روزه برای تبلیغ بسیاری از خوراکی‌ها و کالاهایی که بعضا تبلیغ آنها به ضرر سلامت و اقتصاد کشور است، در همین رسانه ملی، هر روز مرتکب گناه کبیره می‌شوند. رسانه چه برخوردی با آنها می‌کند؟
  • با خنده‌ای که آن مسئول انتقال خون جلوی دوربین نشان داد، معلوم بود که این مسئول به خبرنگار اطمینان کرده و نوعی رفاقت و دوستی یا شناخت طرفینی بین آنها هویدا بود؛ آیا خیانتی بدتر از اعتماد به خبرنگار رسانه ملی در چشم میلیون‌ها بیننده سراغ دارید؟
  •  آن مدیر با این کارش (اگر توسط خبرنگار آبرویش ریخته نمی‌شد) چه حقی از حقوق جامعه را پایمال کرده بود؟ آیا به کسی ضرر زده بود؟آیا تبلیغی علیه مدیران کرده و وجهه آنان را خدشه‌دار کرده بود؟ آیا این کار رسانه ملی که به حق توسط یکی از مسئولان از آن با عنوان «اقدام بچگانه» یاد شد، اعتماد مردم را در موضوعی با این همه اهمیت و حیاتی، یعنی خون دهی، با هزاران نیازمند، جلب کرد یا سلب؟
  • باید از رئیس انتقال خون کشور پرسید، چرا از مدیر خود دفاع نکردی و اجازه دادی آبرویش به آسانی برود؟ از چه کسی ترسیدی؟ از رئیس صدا و سیما؟ از رئیس‌جمهور؟ از افکار عمومی؟ آیا یک مدیر اسلامی که میلیون‌ها تومان برای آموزش و تجربه او هزینه شده است، ارزش یک دفاع زبانی را نداشت؟ تو یک مدیر را برکنار کردی، اما این رفتار، بیانگر زاویه دید مسئولان کشوری به جایگاه مدیران استانی بود؛ نمادی بود از میزان ارزشی که برای مدیران میانی قایل هستید.
  • حتما یک بار دیگر این جمله خود را در مصاحبه با خبرگزاری فارس مرور کنید و به آن خوب بیندیشید: «وي (مديرعامل سازمان انتقال خون کشور ) گفت: مدير كل سابق انتقال خون استان يزد در همان روز كه خبرنگار صدا و سيما مراجعه كرد، آماده خون دادن در ساعت 11 بود، اما خبرنگار اصرار كرد تا پیش از آماده شدن تشريفات اهداي خون به صورت نمادين، جلوي دوربين نشان دهد كه خون اهدا مي‌كند و مديركل نيز به خبرنگار اعتماد كرد و اين حركت را انجام داد، اما در يك اقدام غير اخلاقي و شيطنت‌آميز، اين صحنه از صدا و سيما پخش شد.»
(هرچند در یک صغری و کبرای منطقی از این اتفاق، دیگر نه به دوربین صدا و سیما اعتمادی هست و نه به خون دادن مدیر کل و نه به سخنان شما).
اما به هر روی، اگر این سخن شما درست باشد، باید از رئیس محترم صدا و سیما هم بخواهید در نزدیکترین زمان، آن خبرنگاری که از اعتماد مدیرکل سوءاستفاده کرده و همچنین مسئولان بی‌تجربه و نا آشنا به فرهنگ عمومی و قداست کار خبری در 20 و 30 را از کار برکنار کرد و یا رسما عذرخواهی و رضایت مدیر را به دست آورند؛ چه در غیر این صورت، به همان دلیلی که مدیر خود را برکنار کردید و به دلیل ناتوانی بر دفاع از حق مدیر خود، شما نیز باید از سوی رئیس محترم جمهور مؤآخذه شوید! این کمترین کاری است که برای مرهم‌گذاری بر زخم دل مدیران استانی می‌توانید انجام دهید.
چه خوب بود به جای برکناری آن مدیر، رسانه ملی کاری می‌کرد که فرهنگ عذرخواهی در انظار عمومی و یا تقاضای برکناری و استعفا از سوی خود آن مدیر در جامعه باب می‌شد (البته اگر خلافی محرز می‌شد که نشد) و چه خوب است، این عذرخواهی از سوی مسئولان 20 و 30 انجام شود
البته در وهله اول بايد مدير صدا سيما ومدير خبر صدا وسيما توبيخ شوند همچنين استاندار بايد عجله نمي كرد.

و نکته پایانی اینکه   اعتراضات مختلفی هم از سوی  مسئولین عالی رتبه در استان یزد ، نمایندگان مردم استان در مجلس ،نویسندگان یزدی و جامعه پزشکی  با سلیقه های متفاوت سیاسی توسط رسانه های غیر ملی  انعکاس یافت و همگی بر این اعتقا د بودند که این برنامه آبروی یزدی ها نشانه گرفته بوده و کم ترین خواسته اشان یک عذر خواهی بود و متاسفانه رسانه ملی که همیشه بر طبل صداقت می کوبد واگر مدیری پاسخ سئوالات یک خبرنگار این رسانه را ندهد عدم پاسخگو بودن مدیران دولتی را همانند پتکی بر سر مسئولین می کوبند  در برابر موج اعتراضات مردمی و دولتی با تکرار و تائید موضوع توسط عوامل خود  و استفاده ابزاری از عذرخواهی سازمان انتقال خون و برکناری مدیر مربوطه و سانسور تمام اعتراضات صورت گرفته به نوعی قدرت انحصاری خود را به رخ همگان کشیده و حتی در شبکه استانی تابان  که در طول سال با قراردادهای میلیونی ادارات و نهاد های دولتی  ارتزاق می کند هم سخنان مدیران دولت نهم در مراسم تودیع و معارفه مدیر انتقال خون را   سانسور نمود .و البته این را نباید فراموش کرد که انحصاری بودن سیما خود تنها دلیل عدم پاسخگو بودن سیماییان است ومسئولین استانی نیز راهی به جز تسلیم ندارند وگرنه خود نیز سانسور خواهند شد .

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا